متن از نریمان

باز باران ، بی طراوت ، کو ترانه؟! سوگواری ست ،رنگ غصه ، خیسی غم ،

می خورد بر بام خانه ، طعم ماتم . یاد می آرم که غصه ، قصه را می کرد کابوس ، بوسه می زد بر دو چشمم گریه با لبهای خیسش.

می دویدم، می دویدم ، توی جنگل های پوچی ، زیر باران مدیحه ، رو به خورشید ترانه ، رو به سوی شادکامی .

می دویدم ، می دویدم ، هر چه دیدم غم فزا بود ، غصه ها و گریه ها بود ،

بانگ شادی پس کجا بود؟

این که می بارد به دنیا ، نیست باران ، نیست باران ، گریه ی پروردگار است،

اشک می ریزد برایم.

می پریدم از سر غم ، می دویدم مثل مجنون ، با دو پایی مانده بر ره

از کنار برکه ی خون.

باز باران ، بی کبوتر ، بوف شومی سایه گستر ، باز جادو ، باز وحشت ،

بی ترانه ، بی حقیقت ، کو ترانه؟! کو حقیقت؟!

هر چه دیدم زیر باران ، از عبث پر بود و از غم ، لیک فهمیدم که شادی

مرده او دیگر به دلها ، مرده در این سوگواری...



نظرات شما عزیزان:

مهدی
ساعت11:09---22 فروردين 1391
وبلاگ خوب و قشنگی دارین. بسیار خوندنی و جالب است. ممنونم
درود بر شما


مهران
ساعت23:34---29 اسفند 1390
سلام
آپم با چندتا عیدی توپ
منتظرم تا بیای
بدوووووووووووووووو


نریمان
ساعت18:42---20 اسفند 1390
سلام...از اینکه به یادم بودی ممنون...ادامه بود شما عالی هستی.این برای شماامیدوارم خوشت بیاد
آرزوی من برای تو...
سالها بعد، یاد تو از خاطرم خواهد گذشت و نخواهم دانست کجایی اما،
آرزوی من برای خوشبختی تو، تو را درخواهد یافت و در بر خواهد گرفت
و احساس خواهی کرد اندکی شادتر و اندکی خوشبخت تر
و نخواهی دانست که چرا...



همیشه از خدا می خواهم آنچه شایسته توست به تو بدهد

نه آن که آرزو داری

زیرا گاهی آرزوی تو کوچک است و شایستگی تو بسیار....بای


hengame
ساعت23:31---2 اسفند 1390
salam vaaay che veblogi aliyeeeeeeeeee
biya be manam sar bezan age movafeghi bego tabadol lik konim
montazeretam biyayaaaaaaa


نسیم
ساعت0:36---1 اسفند 1390
سلام عسیسم
خیلی وب خشملی داریا
اگه دوست داشتی به منم سر بزن[بوسه]


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: <-TagName->
چهار شنبه 26 بهمن 1390برچسب:, | 12:47 قبل از ظهر | بهاره رسولی |